انشا من

انشا پایه چهارم ، انشا پایه پنجم ، انشا پایه ششم ، انشا پایه هفتم ، انشا پایه هشتم ، انشا پایه نهم ، انشا پایه دهم ، انشا پایه یازدهم

انشا من

انشا پایه چهارم ، انشا پایه پنجم ، انشا پایه ششم ، انشا پایه هفتم ، انشا پایه هشتم ، انشا پایه نهم ، انشا پایه دهم ، انشا پایه یازدهم

نویسندگان
پیوندهای روزانه
پیوندها
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هر که بامش بیشتر برفش بیشتر» ثبت شده است

انشا درمورد هر که بامش بیشتر برفش بیشتر

reza jon | دوشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۷، ۱۱:۲۴ ب.ظ

انشا درمورد هر که بامش بیشتر برفش بیشتر


انشا پایه نهم با موضوع هرکه بامش بیش برفش بیشتر انشا در مورد هرکه بامش بیش برفش بیشتر باز افرینی انشا با موضوع هرکه بامش بیش برفش بیشتر باز افرینی انشا در مورد هرکه بامش بیش برفش بیشتر باز افرینی ضرب المثل هرکه بامش بیش برفش بیشتر باز افرینی هرکه بامش بیش برفش بیشتر باز نویسی انشا با موضوع هرکه بامش بیش برفش بیشتر باز نویسی انشا هرکه بامش بیش برفش بیشتر باز نویسی ضرب المثل با مقدمهو نتیجه گیری هرکه بامش بیش برفش بیشتر باز نویسی ضرب المثل با موضوع هر که بامش بیش برفش بیشتر باز نویسی ضرب المثل با موضوع هرکه بامش بیش برفش بیشتر باز نویسی ضرب المثل هرکه بامش بیش برفش بیشتر باز نویسی هرکه بامش بیش برفش بیشتر پایه ی هفتم-درس سوم-صفحه ی 46-هرکه بامش بیش برفش بیشتر مهارت های نوشتاری با موضوع هرکه بامش بیش برفش بیشتر مهارت های نوشتاری پایه هفتم با موضوع هرکه بامش بیش برفش بیشتر هرکه بامش بیش برفش بیشتر هرکه بامش بیش برفش بیشتر با مقدمه و نتیجه گیری


پایه ی هفتم-درس سوم-صفحه ی ۴۶-هرکه بامش بیش برفش بیشتر

باز نویسی ضرب المثل با موضوع هر که بامش بیش برفش بیشتر

مقدمه:ما در ایران عزیزمان ضرب المثل ها و حکایت های زیادی با داستان و اتفاق های زیادی برخورداریم که یکی از ضرب المثل ها ن«هرکه بامش بیش برفش بیشتر»می باشد.

تنه انشا:در روزکاران قدیم،در میان این همه ادم،دو همسایه دیوار به دیوار زندگی می کردند که یکی پیرمردی تنها و سالخورده بود و دیگری جوانی بشاش وکمتجربه.پیرمرد خانه ایی کوچک و درویشانه ایی داشت که برای مردی تنها کافی بود.اما دراین میان جوان کم تجربه برای خود خانه ایی بزرگ ساخته بود و همیشه پیرمرد را برای خانه ی کوچکش مسخره می کرد و پیرمرد هربار در مقابل سخنان گستاخانه ی جوان سکوت می کرد .گذشت و گذشت تا به فصل سرما و زمستان رسید،ابرهای سیاه امدند و گلوله های سفید برف از اسمان فرو امدند و بر روی سقف خانه ها و زمین و درختان نشست.نشست و ارتفاعش زیاد شد.به حدی که اهالی روستا به فکر برف روبی افتادند تا مبادا از سنگینی برف سقف بالای سرشان ریزشکند و دراین زمستان سرد و یخ بندان اواره شوند.پیرمرد و جوان نیز پاروهای خود را ازانباری بیرون اوردند وشروع به برف روبی کردند.پیرمرد به دلیل داشتن خانه ایی کوچک و سقفی کم زود کارش به اتمام رسید و توانست سقفش رااز برف خالی کند،اما مرد جوان به علت داشتن خانه و سقف بزرگ هنوز نیمی از برف را به پایین نفرستاده بود در حالی که از خستگی و سرمای زیاد توان ماندن نداشت.پیرمرد که باتجربه بود و همیشه در مقابل سخنان جوان گستاخ سکوت می کرد این بار لب به سخت گشود  و گفت «هرکه بامش یبش برفش بیشتر»

نتیجه گیری:هیچ زمان کسی را به تمسخر و سخره نگیریم،زیرا که ممکن است به همان علت مورد امتحان و خشم خداوند قرار بگیریم.بنابراین برای هرچه که خود یا دیگران دارند شکرگذار باشیم و هیچوقت برای چیزی کسی را مسخره نکنیم و علاوه براین کسی که چیز زیادتری دارد چه از نظر مال و ثروت و چه از نظر عشق و علاقه و محبت،مشکلات و سختی های ان هم زیادتراست.بنابراین باید با صبر و شکیبایی در مقابل سختی ها و مشکلات ایستادگی کنیم تا دراین مسیر موفق شویم


منبع : enshabaz.ir


  • reza jon